کمیته رفاهی
 

10نکته از تیم ویلموتس

- نظرات : بدون نظر - بازدید [ 373 ] - شنبه, 6 مهر 1398
10نکته از تیم ویلموتس

تیم ملی فوتبال ایران نخستین بازی رسمی اش را برد اما برخلاف نظر بسیاری از افراد، هنوز هجومی بازی نمی‌کند چرا که فاکتور‌های بازی هجومی در بازی تیم ملی...

تیم ملی فوتبال ایران نخستین بازی رسمی اش را برد اما برخلاف نظر بسیاری از افراد، هنوز هجومی بازی نمی‌کند چرا که فاکتور‌های بازی هجومی در بازی تیم ملی دیده نمی‌شود.

از بازی در خانه هنگ کنگ چند فاکتور قابل توجه است. اولین مورد سرعت پایین بازی در تمام جهات بود. سرعت بازی (pace of the game) کیفیت و کلاس بازی را تعیین می‌کند. سرعت بازی ایران فوق‌العاده پایین بود. برای هر حمله بیش از 7 بار توپ به عقب پاس داده می‌شد یا در حیاتی‌ترین زمان و در لحظه‌ای که حفره‌ها برای حمله باز می‌شد، پاس به عقب داده می‌شد. سرعت تیم کم بود و با طمانینه بازی می‌کردند. حتی اگر به بازی با هنگ‌کنگ به چشم یک بازی دوستانه نگاه می‌کردیم نباید سرعت بازی این‌قدر پایین باشد.

دومین مورد انسجام نداشتن خط دفاعی در لحظه فشار حریف بود. ما این اشکال را در دفاع زمانی که unit defence (دفاع خطی) می‌کنیم و نه دفاع تیمی از زمان کی‌روش داشتیم. حتی در بازی‌های جام ملت‌های آسیا از 8 نفر در خط دفاع استفاده کردیم. در خط دفاعی پنالتی می‌دادیم، تک به تک به حریف می‌دادیم، پست‌ها خالی می‌شد و دور می‌خوردیم. این انسجام نداشتن خط دفاعی را در بازی با هنگ‌کنگ که تیم بسیار ضعیفی بود، مشاهده کردیم. فکر می‌کنم هنگ‌کنگ در گروه آخر بشود، چون احتمالا به جز بازی‌اش با کمبوج در بقیه بازی‌ها شکست می‌خورد و معلوم نیست این نتیجه دو بر صفر ما چقدر ارزش داشته باشد.

سومین مورد شکاف در خط دفاعی به دلیل اشتباهات فردی بود. خط دفاعی خیلی راحت گسسته می‌شد و شکاف به وجود می‌آمد که حتی ممکن بود این بازی دو بر دو یا دو بر یک شود. چون مرکز دفاع ما گسست داشت.

چهارمین مورد بسیار ایستا و غیر داینامیک بازی کردن همه نفرات تیم بود. تیم خیلی ایستا بود و توپ کشته می‌شد. با توجه به این که هم‌زمان فوتبال مقدماتی جام ملت‌های اروپا را می‌بینیم، این نمایش ایستای تیم ملی به چشم‌مان می‌آید. اگر قرار است تحولی ایجاد شود باید به همه این فاکتور‌ها پرداخته شود.

 

پنجمین مورد اجرا نکردن حرکات نفوذی در طرح‌های حمله‌ای است. درست است که پاس گل دوم ما از یک پاس نفوذی و خالی کردن فضا ساخته شد که روی خلاقیت فردی بالای جهانبخش در آن صحنه رقم خورد، اما به طور کلی پاس‌هایی که داده می‌شد زمان‌شان مرده بود و زوایای تعریف شده‌ای نداشت.

مورد ششم، انتخاب نکردن کار با توپ بدون طرح و نقشه و به دلخواه فرد بود. یعنی بدون این که نقشه تیمی در کار باشد هر کسی خودش انتخاب می‌کرد که با توپ چه کار کند. این ادامه مورد پنجم است.

هفتمین مورد هم دوندگی نامناسب در دو لحظه بازی بود. زمان کی‌روش دو لحظه‌ای بازی می‌کردیم، اما فوتبال چهار لحظه‌ای است و الان هم دو لحظه‌ای بازی می‌کنیم و دو مرحله دیگر را بازی نمی‌کنیم و دست نخورده رها کرده ایم.

عشتمین نکته اما اینکه فوتبال چهار مرحله دارد. یک مرحله زمان حمله کردن است. مرحله دوم وقتی است که حمله قطع می‌شود و توپ لو می‌رود. در این مرحله فوتبالی تعریف می‌شود که به آن transition یا گذار می‌گویند. تیم‌های دنیا در آن لحظه تیم حریف را پرس می‌کنند تا توپ را پس بگیرند که به آن پسا حمله یا پس گرفتن توپ می‌گویند. تیم‌هایی مثل لیورپول، منچسترسیتی، آلمان و هلند در مرحله پسا حمله، شدیدا پرس می‌کنند تا توپ را پس بگیرند.

ما برای پس گرفتن برنامه‌ای نداریم و دوران پسا حمله ما طولانی می‌شود بدون این که کاری بکنیم. تیم عقب عقب می‌آید و دوندگی ندارد. الان تیم ملی پسا حمله ندارد. مرحله سوم زمانی است که دفاع می‌کنیم که اشکالاتی در خط دفاعی وجود دارد، اما در دفاع تیمی همه پشت محوطه جریمه و فضای بیست متر جمع می‌شوند. مرحله چهارم، مرحله پسا دفاع است. یعنی وقتی که توپ را در دفاع گرفتیم با آن چه کار کنیم. در این مرحله هم وقتی توپ را گرفتیم باید به سرعت ضد حمله بزنیم یا حمله سریع انجام بدهیم. در زمان کی‌روش خوب حمله می‌کردیم، ولی در بازی با هنگ‌کنگ تیم ملی در پسا دفاع حمله سریع نمی‌کرد و زمان را می‌کشت و با توپ مرده حمله می‌کرد.

در نتیجه تیم ملی دو مرحله مشخص فوتبال را بازی نمی‌کند. یعنی ضد حمله‌های زمان کی‌روش را هم دیگر انجام نمی‌دهد. گویا الان فرامین کی‌روش بالای سر تیم نیست و آقای ویلموتس هم نخواسته در پسا دفاع تیم ضد حمله بزند یا سریع حمله کند، در نتیجه ما هیچ ضد حمله‌ای هم نداشتیم.

مورد نهم این است که از نظم زمان کی‌روش دور شده ایم بدون این که نظم جدیدی دیده شود. تیم از نظم زمان کی‌روش رها شده و خودش را راحت حس می‌کند، اما بدون این که نظم جدید بهش دیکته شود. حالا گروهی که فوتبال تیم ملی را می‌بینیند می‌گویند فوتبال تیم ملی عوض شده است. فوتبال تیم ملی عوض نشده است. دستوری روی تیم نیست و فقط از یک دستور آزاد شده است. از یک فوتبال دستوری آزاد شده. بعضی‌ها هم در تلویزیون می‌گفتند نوع فوتبال تیم ملی عوض شده است که البته وقتی یک نفر حرفی می‌زند بقیه هم دنبال آن می‌روند. سطح بازی تیم ملی عوض نشده است. تیم ملی رها بازی می‌کند، اما بدون دستور سرمربی. تیم ملی به سلیقه فردی بازی می‌کند و این است که چهره‌اش را عوض کرده است.

و دهمین نکته هم تعویض های ویلموتس برمی گردد. چند تغییر در تیم ملی مشاهده شد که نتیجه عدم شناخت کافی کادر تیم ملی از خصوصیات بازیکنان است. مثلا چرا علی کریمی باید با امید ابراهیمی عوض شود؟ یعنی هافبک دفاعی ما در بازی با هنگ‌کنگ اشکال داشته و کریمی برای برطرف کردن نواقص به زمین آمد؟ قطعا این گونه نیست. آیا قدرت نفوذی امید ابراهیمی و پاس‌هایش کمتر از علی کریمی است؟ این‌گونه هم نیست. علی کریمی نصف فوتبال امید ابراهیمی در پست هافبک دفاعی را هم بازی نمی‌کند. این تعویض از خلاء شناخت ویلموتس نسبت به ویژگی‌های بازیکن سرچشمه می‌گیرد. دومین مورد هم آمدن وحید امیری به جای مهدی ترابی بود. وقتی دستوری وجود نداشته باشد، آن پست همین‌گونه است فرقی نمی‌کند کدام بازیکن بازی کند.

Image result for ‫ویلموتس در تمرین تیم ملی‬‎

سومین مورد هم این است که اشکان دژاگه هنوز از 60درصد تیم ملی هوشیارتر، بهتر و در چارچوب‌تر بازی می‌کند.

نوع بازی سردار آزمون که علاوه بر خط حمله در بعضی لحظه‌های بازی در نقش هافبک هم ظاهر می‌شد؛ نشان دهنده همان چیزی است که به دلیل فقدان دستور تیمی بوجود می آبد. وقتی که پاس‌های نفوذی به موقع به او نمی‌رسد و تغذیه نمی‌شود، به سمت توپ کشش پیدا می‌کند و در نتیجه حضور دائمی‌اش در پست تخصصی کم می‌شود. وقتی این نظم بهم بخورد به ناچار به جا‌های دیگر می‌رود، عصبی و با بازیکنان درگیر می‌شود. همه این‌ها به خاطر این است که آن طرح از پیش تعیین شده که در گذشته بازیکنان موظف به اجرای آن بودند وجود ندارد. آزمون قبلا می‌دانست که مهاجم هدف است و توپ‌ها به او ختم می‌شود. تیم ملی یک حالت رهایی پیدا کرده است.

رییس فدراسیون مصاحبه می‌کند و می‌گوید تیم ملی حمله‌ای بازی می‌کند. دروازه‌بان تیم ملی می‌گوید تیم حمله‌ای بازی می‌کند. همه بدانید برای حمله‌ای بازی کردن باید نوع آرایش دفاعی تغییر کند. اول باید نفرات خط دفاعی 15 متر جلوتر این خط را تشکیل بدهند. دوم این که تیم ملی باید چهار مرحله‌ای بازی کند نه دو مرحله‌ای. سوم این که تیم ملی باید طرح حمله‌ای سریع داشته باشد. وقتی تیم ملی دو مرحله‌ای بازی می‌کند قاعدتا نمی‌تواند تهاجمی‌تر بشود. با این کلمات نمی‌شود جامعه را گول زد. نمی‌شود بی‌دستوری و سردرگمی را گفت: تغییر سبک تیم ملی.

پاسخ به این پرسش که آیا با مرور زمان این ضعف‌ها از بین می‌روند یا خیر؟ یک پیش‌بینی مع‌الفارق است. این اشکالاتی که وجود دارد براساس سلیقه من و دیگران نیست و اشکالات واضح فوتبالی است. عوام هم آن را می‌بینند. من صبح رفتم نان بخرم و نانوا به من گفت؛ چرا تیم ملی اینگونه بود؟ او که نمی‌داند مشکل تیم ملی چیست. با این که تیم ملی برنده هم شده، اما می‌گوید تیم ملی مشکلش چه بود؟ حالا این موارد را با کلاس‌های تئوری می‌شود برطرف کرد و بعضی‌هایش هم با دستورات برطرف می‌شود. به نظر من در اردو با لی‌لی بازی کردن و حرکات نمایشی برابر دوربین خبرگزاری‌ها مشکلات فنی برطرف نمی‌شود. فکر می کنم روز‌های سختی در پیش باشد.

مرتبط با موضوع

گالری عکس

جدول