کمیته رفاهی
 

از عکس یادگاری با حجازی تا کتانی آدیداسی که پروین نپوشید

- نظرات : بدون نظر - بازدید [ 199 ] - یکشنبه, 22 آبان 1401
از عکس یادگاری با حجازی تا کتانی آدیداسی که پروین نپوشید

دروازه بان تیم ملی فوتبال در جام جهانی 1978 آرژانتین خاطرات شیرینی را از ناصر حجازی، علی پروین و حسن روشن بازگو کرد.

 رسول کربکندی یکی از دروازه بان های حاضر در جام جهانی 1978 آرژانتین  و ذخیره ناصر حجازی بود که  در اولین حضور ایران در جام جهانی حضور داشت ولی به دلیل قوانین تعویض فرصت بازی کردن پیدا نکرد. با رسول کربکندی خاطراتش را در جام جهانی مرور کردیم که بسیاری از آنها شیرین و به یاد ماندنی است.

در زیر صحبت های دروازه بان اسبق تیم ملی فوتبال ایران را می خوانیم.

* آماتورهایی بودیم که به جام جهانی رسیدیم

27 ساله بودم که همراه تیم ملی به جام جهانی رفتم. این اتفاق یکی از بهترین افتخارات ورزشی ام بود که برای اولین بار به تیم ملی دعوت شدم و در اولین جام جهانی با عنوان یک شهرستانی حضور داشتم. شرایط آن موقع از نظر فوتبالی به هیچ عنوان با شرایط کنونی قابل مقایسه نیست. اکنون پول های 10-15 میلیارد تومان پول خرد بازیکنان محسوب می شود اما آن موقع ما فوتبالیست های آماتوری بودیم که به جام جهانی رسیدیم. 

علی پروین کتانی آدیداس را نپوشید!

اسپانسر آن زمان تیم ملی آدیداس بود که هم پیراهن، ساک و ورزش هم به ما می داد. جالب است برای تان بگویم همه ما موظف بودیم از البسه و کفش و ساک این برند استفاده کنیم. اما علی پروین با کتانی تایگر در تمرین حاضر شد که نماینده آدیداس به او ایراد گرفت و گفت این کار خلاف قرارداد است اما پروین گفت کفش های شما به پای من نمی خورد. بعد از آن بیش از 40 جفت کفش آوردند تا پروین یکی را انتخاب کند. قبل از عزیمت به آرژانتین هم یکی از بهترین و معروف ترین برندهای کت و شلوار دنیا را برای ما انتخاب کردند. یکی از معروف ترین برندهای پوشاک فرانسه بود. 

* هواپیمای ارتش در اختیار تیم ملی 

برای عزیمت به جام جهانی یک هواپیمای 330 ارتش در اختیار تیم ملی قرار گرفت که مختص بازیکنان و مربیان تیم ملی بود. ما 9 صبح از تهران حرکت کردیم و وقتی به اسپانیا رسیدیم دوباره ساعت 9 صبح بود و باز هم برای ما صبحانه آوردند زیرا سه ساعت بعد به شهر مادرید رسیده بودیم. بعد از توقف در اسپانیا راهی سنگال شدیم. یک شب در کنار دریای سیاه اقامت کردیم و خوابیدیم و پس از آن هشت ساعت سفر کردیم تا به آرژانتین رسیدیم. 

* پزشک تیم ملی را در بازار جا گذاشتیم!

در آن زمان در آرژانتین حکومت نظامی برقرار بود و اطراف هتل تیم ملی پر از نگهبانان ارتش بود و دم در اتاق هر یک از بازیکنان یک سرباز مسلح قرار داده بودند تا هیچ مشکلی پیش نیاید. حتی بازیکنان تیم می خواستند برای خرید به بیرون بروند ما را اسکورت می کردند و در داخل اتوبوس هم راهنما و هم محافظ داشتیم. در یکی از خریدها پزشک تیم از اتوبوس جا ماند همین مسئله برای نگهبان تیم ملی کلی دردسر شد و مسئولان برگزاری آن نگهبان را بازخواست کردند که چرا یک نفر از تیم ملی ایران در بازار جا مانده است زیرا ممکن بود مشکلی برایش پیش بیاید.

* 10 هزار تماشاگر در اولین تمرین تیم ملی

مردم آرژانتین واقعاً فوتبال را دوست دارند وقتی اتوبوس تیم ملی ما را می دیدند ابراز احساسات می کردند. حتی در اولین تمرین تیم ما در آرژانتین حدود 10 هزار تماشاگر حاضر شد.  همه آنها برخوردی صمیمانه داشتند و برای فوتبالی ها احترام زیادی قائل بودند. 

 

* پرچم ایران بر سردر ادارات دولتی آرژانتین

برای ما بازیکنان خیلی جالب بود که در هر جای شهر که می رفتیم پرچم ایران را می دیدیم که بر سر بانک ها و حتی ادارات دولتی نصب شده بود احساس غرور و افتخار داشتیم زیرا فقط 16 تیم به جام جهانی صعود می کردند و ما یکی از آنها بودیم. از دو قاره آسیا و اقیانوسیه فقط یک تیم به جام جهانی راه پیدا کرد که آن هم ما بودیم که  اکنون آسیا 4.5 سهمیه در جام جهانی دارد و 32 تیم هم در جام جهانی حضور دارند. 

* شوخی ناصر حجازی با بازیکنان

در گروه ما هلند، اسکاتلند و پرو قرار داشتند همه ما از هلند می ترسیدیم. هلند واقعاً تیم قدرتمندی بود که در همان جام جهانی هم تا فینال پیش رفت ولی قبل از حضور در بازی همه بازیکنان از هلند ترسیده بودند. حتی ناصر حجازی در هواپیما به شوخی به بازیکنان گفت؛ می خواهید با هلند بازی کنیم یا سقوط کنیم! حتی قبل از بازی با هلند یکی از بازی های این تیم را از طریق تلویزیون می دیدیم که در 20 دقیقه هلند چند گل به حریف زد و مهاجرانی همان موقع گفت بهتر است بلند شویم و برویم. همین حرکت ترس ما را از هلند مضاعف کرد.

* تعجب کردیم که چرا از هلند گل نمی خوریم!

وقتی بازی با هلند شروع شد ما بازیکنان که روی نیمکت نشسته بودیم در همان 10-15 دقیقه اول تعجب کردیم که چرا گلی از هلند نخورده ایم و همه اش منتظر گل خوردن از حریف بودم اما جالب است در همان دقیق اول یک فرصت گلزنی را از دست دادیم.

* ترفند حسن روشن برای ترساندن فرانسه

قبل از حضور در جام جهانی به فرانسه رفتیم تا با تیم ملی این کشور یک بازی دوستانه انجام بدهیم. قبل از اینکه به شهر محل برگزاری مسابقه در فرانسه برسیم با بازیکنان فرانسه در یک هواپیما همسفر شدیم. حسن روشن خیلی جدی به بازیکنان گفت بهتر است بازیکنان کوچولو و کوتاه قد بلند نشوند اما قدبلندهای تیم مدام بلند شوند در هواپیما راه بروند تا فرانسوی ها از ما بترسند. با همین توصیه من و حسین فرکی مدام در هواپیما راه می رفتیم تا فرانسوی ها از قد و قامت بلند ما بترسند. جام جهانی آرژانتین برای من خاطرات قشنگی همراه داشت. 

* دلم برای تیم ملی حال حاضرمان می سوزد

ما برای حضور در جام جهانی بازی های تدارکاتی خوبی داشتیم. با بلغارستان، فرانسه و یوگسلاوی بازی کردیم. بازی با یوگسلاوی در تهران بود و خودم در ترکیب بودم. اما اکنون متأسفانه تیم ملی بازی های تدارکاتی ندارد و به خاطر قوانین جدید فیفا هم کی روش بازیکنانش را در اختیار ندارد.  دلم برای این تیم ملی می سوزد. نداشتن بازی های تدارکاتی زیاد و نبود بازیکنان در اختیار کادر فنی کارمان را در قطر سخت خواهد کرد. ما برای جام جهانی آرژانتین از فروردین تا خردادماه در اردو بودیم اما اکنون شرایط اینگونه نیست و بازیکنان به خاطر قوانین در اختیار کادر فنی نیستند.

* داوران با ایران نامهربان بودند

در اولین جام جهانی داوران با تیم ملی ما نامهربان بودیم. در آن سه بازی ما چهار پنالتی دادیم و داوران خیلی سریع برای رقیبان ما پنالتی می گرفتند. تیم ملی در جام جهانی آرژانتین یک تیم ملی بی حاشیه بود. تنها حاشیه ای که وجود داشت این بود که می گفتند این بازیکنان آماتور حالا که به جام جهانی رسیده اند حرفه ای شده اند و بازیکنان ما هم می گفتند پس حالا که ما حرفه ای هستیم باید به ما پول حرفه ای هم بدهید اما در کل یک تیم همدل و بی حاشیه بودیم. فوتبال مثل الان پر از حاشیه و مسئله نبود.

 

* با بدشانسی در جام جهانی بازی نکردم

قبل از حضور در جام جهانی حتی به صعود از گروه مان فکر نمی کردیم. می دانستیم باید سه بازی کنیم و برگردیم اما بعد از بازی با هلند ترس مان ریخت و با اسکاتلند مساوی کردیم برای برد پرو به میدان رفتیم که شکست خوردیم. فکر می کنم در آن مسابقات تیم ها می توانستند فقط دو تعویض انجام دهند و به همین خاطر ناصر حجازی با وجود آنکه از ناحیه کتف آسیب دیده بود نمی توانست تعویض شود و این هم بدشانسی من بود که نمی توانستم در جام جهانی بازی کنم.

* در 18 سالگی از حجازی امضا گرفتم

من در فوتبال زحمت زیادی کشیدم و سختی های زیادی در فوتبال دیدم. وقتی بازیکن 18 ساله بودم در مسابقات قهرمانی ایران در رشت با تیم اصفهان حضور داشتم که وقتی ناصر حجازی را دیدم رفتم با او عکس یادگاری گرفتم و از او امضا گرفتم. ناصر حجازی الگویم بود عکس او را در اتاقم می زدم و من طرفدارش بودم. ولی 7-8 سال بعد در جام جهانی من و ناصر حجازی هم اتاق بودیم و در یک تیم حضور داشتیم این مسیر پیشرفت من در فوتبال بود که برایش خیلی زحمت کشیدم. بعد از جام جهانی هم به من که بازیکن ذخیره بودم 14 هزار تومان پاداش دادند. 

* صعود از این گروه غیرممکن نیست

ما برای رسیدن به جام جهانی سختی کشیدیم و اسکوچیچ زمانی تیم ملی ما را به جام جهانی برد که کمتر کسی فکر می کرد این اتفاق بیفتد. از نظر اخلاقی با او خوب رفتار نکردیم می توانستیم بعد از صعود به جام جهانی از اسکوچیچ تقدیر کنیم و با او خداحافظی کنیم اما دو ماه او را بلاتکلیف گذشتیم. در نهایت کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی شد که به خاطر قوانین فیفا بازیکنان را در اختیار ندارند و تیم ملی به طور کامل در اختیارش نیست. اکنون آن ساختار منظم دفاعی که کی روش در تیم ملی بنا کرد را کمتر می بینیم که دلیلش هم نبود بازیکنان در اختیارش است. اما مهاجمان خوبی داریم و می توانیم روی اتفاقات فوتبال به گل برسیم به شرط آنکه ابتدا دروازه مان باز نشود و گل نخوریم. چون اگر این اتفاق بیفتد مجبوریم مطابق میل حریف بازی کنیم که خوب نیست. با همه این شرایط و اینکه در گروه سختی قرار داریم اما صعود از این تیم غیر ممکن نیست. می توانیم از این گروه صعود کنیم. آمریکا در بازی های تدارکاتی اش خوب نتیجه نگرفته است اما ولز حریف قدرتمندی است. امیدوارم تیم ملی برای اولین بار از گروهش صعود کند و زمینه شادی و خوشحالی را برای مردم فراهم کند.

مرتبط با موضوع

گالری عکس

جدول