کمیته رفاهی
 

نورافکن: لیاقت استقلال کمتر از قهرمانی نیست

- نظرات : بدون نظر - بازدید [ 891 ] - شنبه, 23 اردیبهشت 1396
نورافکن: لیاقت استقلال کمتر از قهرمانی نیست

نورافکن: لیاقت استقلال کمتر از قهرمانی نیست       حضور من در استقلال برای حفظ آبروی باشگاه و رسیدن به دور بعد لازم است و من خودم هم نمی توانم د...

نورافکن: لیاقت استقلال کمتر از قهرمانی نیست

 

 

 

حضور من در استقلال برای حفظ آبروی باشگاه و رسیدن به دور بعد لازم است و من خودم هم نمی توانم در این شرایط تیم را رها کنم. درحالی که از آنسو دلم هم با تیم جوانان است و می دانم شاید می توانم به آن تیم هم کمک کنم ولی فرقی نمی کند. در هر دو تیم زیر پرچم ایران هستم.

 

پرویز مظلومی در فصل پانزدهم لیگ برتر جرأت کرد و به امید نورافکن 188 ساله بازی داد. فوتبالیستی که نه کسی او را می شناخت و نه او را در قد و قواره های بازی در استقلال می دانستند. با این وجود او در 11 بازی برای استقلال بازی کرد تا در لیگ برتر شانزدهم این تعداد بازی را به عدد 14 ارتقا داده و البته در لیگ قهرمانان آسیا از ارکان اصلی تیم منصوریان لقب بگیرد. امید نورافکن در قامت کاپیتان تیم ملی جوانان ایران جواز حضور در جام جهانی را هم همراه این تیم گرفت ولی حالا نمی داند می تواند این تیم را در رقابت های کره جنوبی همراهی کند یا نه! درخشش او در نیم فصل دوم لیگ برتر شانزدهم این اجازه را به منصوریان نمی دهد که بدون امید نورافکن به مصاف العین امارات برود! در این مدت و درباره وضعیت فوتبالی این بازیکن زیاد خوانده ایم و این بار خبرنگار: «فردا»زندگی شخصی اش را بیشتر مورد بررسی قرار داده است.  
 
اهل کجایی؟ 
- من بچه شهر ری هستم. در بیمارستان فیروز آبادی متولد شدم و دوران کودکی ام را هم آنجا سپری کردم.

الان تهران زندگی می کنید؟ 
- نه! سالهاست که در رباط کریم زندگی می کنیم. محله شهرک قلعه میر.  

 تنها یا با پدر و مادرت؟ 
- نه من با خانواده ام زندگی می کنم و هنوز مستقل نشده ام.

چند سال سن داری؟ 
- من متولد 20 فروردین سال 1376 هستم. چند وقت پیش 20 سالم کامل شد و وارد 21 سالگی شدم.

در روزهای تولد امسالت اوضاع خوبی نداشتی؟ 
- نه! متأسفانه مسایلی برایم بوجود آمد که مدتی از تمرینات اخراج شدم و این برایم خیلی بد شد. دو، سه بازی تیم را هم از دست دادم. امیدوارم هواداران مرا ببخشند.  

خبرنگار: با تیم جوانان سهمیه جام جهانی گرفتید؟ 
- بله با مربیگری امیرحسین پیروانی، تلاش کادر فنی و بازیکنان موفق شدیم در سخت ترین شرایط مجوز راهیابی به جام جهانی را بدست بیاوریم. تیم ملی هم تا چند روز دیگر در این مسابقات شرکت می کند. قطعا تجربه بزرگی برای همه بچه های این تیم خواهد بود.

تو در این دوره نیستی؟ 
- دعوت شده ام اما هنوز درگیر بازی های لیگ قهرمانان آسیا با استقلالم.

خبرنگار:  می دانی بودن در این مسابقات می تواند در سرنوشت فوتبالی ات تأثیرگذار باشد؟ 
- به هر حال شرایط اینگونه رقم خورده و فکر می کنم بازی برای استقلال در آسیا هم کم از آن مسابقات نیست. اگر قرار باشد دیده شوم اینجا هم مرا می بینند. این هم رقابت هایی در سطح اول آسیاست. گرچه آنجا جهانی است ولی کم هم نیست.  

خبرنگار: خودت دوست داشتی در کدام مسابقات بازی می کردی؟ 
- هرچه کادر فنی تیم استقلال با کادر فنی تیم جوانان تصمیم بگیرند من هم موافق آن هستم.

خبرنگار:   می گویند استقلال چون قراردادت را تمدید نکردی اجازه ات را صادر نمی کند؟ 
- اصلا اینطور نیست. الان حضور من در استقلال برای حفظ آبروی باشگاه و رسیدن به دور بعد لازم است و من خودم هم نمی توانم در این شرایط تیم را رها کنم. درحالی که از آنسو دلم هم با تیم جوانان است و می دانم شاید می توانم به آن تیم هم کمک کنم ولی فرقی نمی کند. در هر دو تیم زیر پرچم ایران هستم. هرچه خدا بخواهد همان می شود.

خبرنگار:   اوایل فصل به خاطر همین تیم ملی با کادر فنی استقلال به مشکل برخوردی؟ 
- من از سر جوانی برای خروج از اردو با علی آقا (منصوریان) هماهنگی نکردم و متأسفانه فکر می کردم اگر بگویم می خواهم بروم اردو، نمی گذارند از تیم بروم و به همین خاطر کادر فنی از دستم شکار شدند ولی بعد که همه چیز را گفتم متوجه اشتباهم شدند و مرا بخشیدند.

خبرنگار: اهل نماز هم هستی؟ 
- البته که هستم. گاهی ممکن است نماز اول وقتم از دست برود ولی در کل همیشه نمازم را می خوانم و می دانم با ایمان به خدا همواره راه درست پیش پایم می آید.

خبرنگار:   چقدر درس خواندی؟ 
- دیپلمم را که گرفتم توانستم برای دانشگاه اقدام کنم که البته حالا و با راهیابی به جام جهانی می توانیم از سهمیه ورزشکار قهرمان استفاده کنیم و به دانشگاه برویم.  

خبرنگار: چه درسی خواهی خواند؟ 
- قطعا تربیت بدنی می خوانم که به دردم می خورد.

خبرنگار:   چند خواهر و برادر هستید؟ 
- من فقط یک خواهر دارم.  

خبرنگار: از خودت کوچکتر است؟ 
- نه من از او کوچکترم. خواهرزاده ای هم دارم که عشق دایی اش است.
 
نورافکن 
 

خبرنگار: چه سن و نامی دارد؟ 
- تقریبا 8 ماهه است و اسمش هم "پریا"ست. خیلی مامانی و خوردنی است. خیلی دوستش دارم.

خبرنگار:   در این مدت که بازی می کنی توانسته ای به پدر و مادرت در بحث مالی کمکی هم بکنی؟ 
- من که هنوز آنقدرها پول درنیاورده ام ولی با این همه همان اندک پولی که بدست آورده ام را پس انداز کرده ام و در حد توانم هم به پدر و مادرم کمک کرده ام.  

خبرنگار:   گواهینامه گرفته ای؟ 
- نه ندارم ولی می خواهم بگیرم تا بتوانم یک ماشین برای خودم بخرم. رفت و آمدم به محل تمرین خیلی سخت است و باید این کار را هرچه زودتر انجام بدهم.

خبرنگار:   در اوقات فراغتت بیشتر مشغول چه کارهایی هستی؟ 
- بیشتر استراحت می کنم و یا تمرینات اختصاصی ام را انجام می دهم.

خبرنگار: تفریحی نداری؟ 
- بیشتر به دوچرخه سواری می پردازم. خیلی این کار را دوست دارم و به من آرامش زیادی می دهد. یک دوچرخه دارم و بیرون از محله مان جایی هست که آنجا تمرین می کنم. از این کار حس خوبی بدست می آورم و تمرکزم را بالا می برد.  

خبرنگار: اهل روزنامه خواندن نیستی؟ 
- بیشتر روزنامه می خوانم. دوست دارم کتاب هم بخوانم ولی متأسفانه وقت نمی کنم.
 
خبرنگار: کدام غذای مادرت را بیشتر از همه دوست داری؟ 
- من عاشق دستپخت او هستم و هر چه درست کند با میل و هوس می خورم.  

خبرنگار: دوست داری در ورزش به کجا برسی؟ 
- دوست دارم بتوانم به تیم ملی بزرگسالان راه پیدا کنم و بعد هم به تیم های آلمانی بروم.  

خبرنگار: تیم محبوبت در آلمان کدام تیم است؟ 
- بایرن مونیخ را خیلی دوست دارم. امیدوارم روزی بتوانم در بوندس لیگا بازی کنم مثل مهدوی کیا، علی دایی و یا علی کریمی.  

خبرنگار: چرا آلمان؟ 
- خب چون فکر می کنم بازی ام بیشتر به سبک بازی آلمان می خورد. خشک و محکم بازی می کنم. آلمان ها هم بیشتر این مدلی فوتبال می کنند.

خبرنگار: اگر یک پول قلمبه دستت برسد چه کارش می کنی؟ 
- حتما یک خانه برای خودم می خرم. خانه ای که بتوانم برای آینده ام روی آن حساب کنم. بعد هم برای پدر و مادرم خرج می کنم و آنها را به یک سفر زیارتی خوب مثل کربلا می فرستم تا حرم امام حسین(ع) را زیارت کنند.  

خبرنگار: وقتی اولین گلت را برای استقلال زدی چه حالی داشتی؟ 
- احساس کردم بزرگ شدم. با لباس تیمی گل زدم که قبل از من بزرگانی مانند زنده یاد پورحیدری آن را می پوشیدند و این برای من حس خیلی خوبی داشت. گلی که به پدیده زدم را هم خیلی دوست داشتم.  

خبرنگار: در استقلال با کدام بازیکنان بیشتر رفیق هستی؟ 
- من با همه خوب هستم و همه را دوست خودم می دانم اگر بخواهم بگویم فلانی یا فلانی، درست نیست.

خبرنگار: دبنال برند و مارک هم در انتخاب لباس هایت هستی؟ 
- نه! به هیچ وجه! من سادگی را به همه چیز ترجیح می دهم و خیلی معتقدم که آدم را نباید با لباسش بشناسند بلکه انسان بودن باعث زیبایی آدم ها می شود.  

خبرنگار: از کدام اخلاقت بیزار هستی؟ 
- نمی دانم. این را باید از دیگران بپرسید. شاید کمی خجالتی بودنم را دوست ندارم. البته خیلی هم خجالتی نیستم ولی با این همه فکر می کنم اخلاق خیلی تابلویی ندارم که از آن بیزار باشم.  

خبرنگار:   فکر نمی کنی کمی هم زود از کوره در می روی؟ 
- بله! این رفتارم را هم دوست ندارم. البته الان مدتی است که با خودم عهد کرده ام دیگر این اتفاق برایم رخ ندهد. تمرین می کنم که عصبانی نشوم.   

خبرنگار: به ازدواج هم فکر می کنی؟ 
- نه به هیچ عنوان. البته الان به این مسایل فکر نمی کنم چون می خواهم همه تمرکزم روی بازی های استقلال باشد. در کل فعلا دو سه سالی فرصت دارم تا شاید بتوانم راهی به اروپا پیدا کنم. من هم می خواهم مانند سردار آزمون و بقیه لژیونرها در خارج از ایران نام کشورم را بالا ببرم.

خبرنگار:   آرزوی خودت چیست؟ 
- سلامتی پدر و مادرم. خانواده ام و همه دوستانم از همه چیز برایم بیشتر اهمیت دارد.  

خبرنگار: حرفی مانده؟ 
- از همه هواداران استقلال تشکر می کنم. آنها درس معرفت به ما دادند. در فصل اخیر بارها ما بد کار کردیم ولی آنها پای تیم شان ایستادند و دست از حمایت ما برنداشتند. این خیلی مهم بود. این نایب قهرمانی مبارک شان باشد هرچند که لیاقت شان قهرمانی کمتر نیست.

مرتبط با موضوع

گالری عکس

جدول