کمیته رفاهی
 

برای تتلو بغ بغ می کردند آقای هدایتی!

- نظرات : بدون نظر - بازدید [ 433 ] - چهارشنبه, 15 اسفند 1397
برای تتلو بغ بغ می کردند آقای هدایتی!

یکی از خبرگزاری ها از قول هم بند حسین هدایتی و متهم ردیف دوم پرونده اخیر اخلال در اقتصاد کشور مدعی شده هدایتی یک بار به او گفته بوده: «هزینه بازداشتم بر...

یکی از خبرگزاری ها از قول هم بند حسین هدایتی و متهم ردیف دوم پرونده اخیر اخلال در اقتصاد کشور مدعی شده هدایتی یک بار به او گفته بوده: «هزینه بازداشتم برای حاکمیت گران است. یک میلیون و 200 هزار فالور و طرفدار دارم و همانطور که کارگران لوله نورد اهواز را به خیابان آوردم، اینها را هم به خیابان می کشانم.» معلوم نیست این ادعا که از جانب فرد دیگری مطرح شده چقدر درست است و آیا واقعا هدایتی چنین حرفی زده یا نه، اما اگر موضوع حقیقت داشته باشد باید به حال عابربانک در بند شده فوتبال ایران غصه خورد؛ نه به این دلیل که امروز کنج محبس آرام گرفته، بلکه به خاطر توهمی که به آن دچار است، توهمی صد برابر زیانبارتر از غل و زنجیر و بازداشت. این زندان روح است، زندان فکر است و حتی اگر هدایتی از دادگاه جاری هم تبرئه شود، از این زندان خلاصی ندارد.

فضای مجازی اگرچه قطعا مزایای زیادی دارد، اما گسترش دیوانه وار آن در ایران گویا منجر به تعمق زدایی و گسترش نوعی سطحی گرایی ترسناک در جامعه شده است. انگار مفاهیم کیفی ارزش و اعتبار خودشان را از دست داده اند و قرار است همه چیز را «کمّی» و در قالب اعداد و ارقام ببینیم؛ در این میان چه راهی آسان تر از شمردن فالورهای اینستاگرام؟ در زمانه فروپاشی تعقل، ظاهرا تعداد لایک هاست که جایگاه آدم ها را مشخص می کند و چه غم انگیز است توهم کسانی که دل به چنین سرابی می بندند. آنها احتمالا نمی دانند آدمی که فقط با فشردن یک دکمه در لشکر حامیان و سربازان به شمار می آید، کیفیت پایبندی و وفاداری اش هم به همان اندازه سطحی و آبکی است. آدم عاقل گول این جان برکفان مجازی را نمی خورد. پیش از هدایتی، بودند امثال تتلو که در این وهم و خیال جان دادند؛ همان خواننده ای که تصور می کرد به پشتوانه چند میلیون فالور همیشه در حاشیه امن خواهند بود، اما نه تنها بعد از گیر افتادنش کک کسی هم نگزید، بلکه رویای کنسرت او در ترکیه نیز به خاطر عدم استقبال مخاطبان به فنا رفت. حالا باز تتلیتی ها طایفه ای بودند که یک «بغ بغوی شبانگاهی» برای اسطوره شان می کردند؛ معلوم نیست حسین هدایتی پشتش به چه کسی گرم است؟ در این شرایط سخت اقتصادی، به جز سکه بگیران و مجیزگوها دیگر کسی حتی حوصله تعقیب کردن دادگاه های حاج حسین را هم ندارد؛ البته به جز امثال مهدی طارمی که منتظرند ببینند این دکان دوباه باز می شود یا باید دنبال سفره دیگری باشند؟

رسم این روزگار لامروت طوری است که آدم ها با سابقه سی سال رفاقت هم خیال شان از جانب هم جمع نیست، بعد هدایتی دلش را به یک میلیون فالورش خوش کرده. البته امثال او گناهی هم ندارند. اساسا خاصیت انسان این است که تا اطرافش کمی شلوغ می شود و چهارتا سلام اضافی می شنود، کم کم باد می کند و بالا می رود. اینطور مواقع یک سوزن لازم است که صد بار دور خودت بچرخی و با کله پایین بیایی. یکی از کارگردانان خوش ذوق سینمای ایران جمله جالبی دارد: «آدم ها معمولا خیلی کمتر از چیزی که فکر می کنند اعتبار دارند.» او راست می گوید. فقط خدا نکند آزمون و ابتلایی پیش بیاید که اعتبارت محک بخورد. آن روز بدجوری از اشتباه خارج خواهی شد.

مرتبط با موضوع

گالری عکس

جدول