کمیته رفاهی
 

آقای کی روشچه کسی باید اشک بریزد چه کسی باید عذرخواهی کند

- نظرات : بدون نظر - بازدید [ 490 ] - چهارشنبه, 10 بهمن 1397
آقای کی روشچه کسی باید اشک بریزد چه کسی باید عذرخواهی کند

اشک‌های کارلوس کی‌روش پس از بازگشت تیم ملی فوتبال به ایران این سؤال‌ها را به‌وجود می‌‌آورد که؛ او بر چه‌چیزی می‌گرید و...

اشک‌های کارلوس کی‌روش پس از بازگشت تیم ملی فوتبال به ایران این سؤال‌ها را به‌وجود می‌‌آورد که؛ او بر چه‌چیزی می‌گرید و ما با حسرت از کدام ثروت بربادرفته می‌گوییم؟

چشم‌های اشک‌آلود کارلوس کی‌روش در فرودگاه امام خمینی(ره) پس از بازگشت تیم ملی فوتبال ایران بعد از ناکامی در جام ملت‌های آسیا 2019، یکی از پربازدیدترین تصاویر منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی بود اما گذشته از این تصویر که تنها با هدف بازی با افکار و احساسات عمومی منتشر شده می‌توانیم از خودمان بپرسیم که؛ دلیل این اشک‌ها چیست؟ کارلوس کی‌روش بر چه‌چیزی می‌گرید و ما با حسرت از کدام ثروت بربادرفته می‌گوییم؟

ایرانی‌ها مردمانی وابسته به احساسات و دلسوز اما در عین حال باهوش هستند. حالا زمان این رسیده که از خودمان بپرسیم بر اتفاقات 8 سال گذشته فوتبال کشور چه‌کسی باید گریه کند؛ ما یا کارلوس کی‌روش؟

در پایان این جام که مثل سال 2015 با ناکامی و دست‌های خالی به پایان رسید می‌توانیم از خودمان، متولیان فوتبال و تصمیم‌سازان حوزه ورزش کشور بپرسیم که دستاورد میلیون‌ها دلار پولی که در سخت‌ترین سال‌های این مردم به کی‌روش پرداخت شد چه بود؟

اگر به‌گفته خودش کمپ تیم‌های ملی یا نسل باقیمانده را میراث و دستاورد کی‌روش بدانیم که خودمان را فریب داده‌ایم حال آنکه به‌خوبی می‌دانیم نزدیک به دو دهه از فعالیت کمپ و ایجاد زمین تمرینی مناسب برای تیم ملی می‌گذرد و این مجموعه در زمان صفایی فراهانی ساخته و در مقاطع مختلف ترمیم و تکمیل شد. نسل فعلی تیم ملی هم که مثل بسیاری از نسل‌های دیگر تاریخ فوتبال ما حاصل پرورش استعدادها در سطوح پایین‌تر بوده و بسیاری از همین بازیکنان در ترکیب تیم‌های نوجوانان و جوانان و امید حضور داشتند و شناسایی آنها ارتباطی به کارلوس کی‌روش ندارد.

دستاورد این‌همه هزینه دو صعود به جام جهانی بوده است؟ حال آنکه می‌دانیم سهمیه صعود کشورهای آسیایی به عدد پنج رسیده و ایران در بدترین شرایط هم جایی بین 4.5 سهمیه آسیا دارد و صعود به جام جهانی با شرایط سال‌های 1998 و 1994 و حتی 2002 متفاوت است. اگر دستاورد این هزینه‌ها را کسب نتایج مناسب در جام جهانی می‌دانیم از خودمان بپرسیم که مگر در دوره‌های گذشته زنگ تفریح یا تیم بی‌هویتی در جام‌های جهانی بوده‌ایم؟ مگر با جلال طالبی در جام 98 آن بازی‌های افتخارآمیز را مقابل آمریکا و یوگسلاوی و حتی آلمان ارائه نکردیم؟

هنوز هم تردیدی در توانمندی‌های فنی کارلوس کی‌روش وجود ندارد اما از کدام دستاورد و نتیجه در این سال‌ها به‌عنوان میراثی گرانقدر و بهایی متناسب با دستمزد و هزینه‌های فوتبال خودمان سخن می‌گوییم؟ فراموش نکنیم که در هیچ مقطعی همه چیز مثل امروز بر وفق مراد سرمربی تیم ملی نبود، نه در دوران مایلی کهن و طالبی و پورحیدری و نه حتی بلاژوویچ و برانکو، تقویم لیگ، تمامی امکانات و پاداش‌های آن‌چنانی به تیم ملی اختصاص پیدا نمی‌کرد.

کی‌روش به‌واقع با سلطنت مطلق و بدون رقیب حاکم بی‌چون‌وچرای فوتبال کشور در این 8 سال بود. با این‌همه اختیارات و امتیازات و هزینه‌ها چه‌کسی باید گریه کند، آقای کی‌روش؟ حداقل انتظار این نبود که افتخاری بزرگتر و ماندگارتر از دوره‌های گذشته برای فوتبال کشور به‌جا بگذارید؟ امروز این اشک‌ها سهم شماست یا سهم مردمی که میان این ‌همه مشکلات دلشان به موفقیت تیم ملی با این نسل طلایی خوش بود؟ شما اشک می‌ریزید که برای پیروزی در بازی‌های دوستانه مقابل تیم‌هایی مثل ترینیداد و توباگو و بولیوی برای خود و اعضای تیمتان صدها میلیون پاداش دریافت می‌کردید، سهم شما، اشک است یا عذرخواهی از مردم؟ شاید سهم شما اشک بود چون دیگر جایی پیدا نمی‌کنید که پول خوب بگیرید و هر طور می‌خواهید رفتار و به مسئولان بالادستی‌تان حمله کنید. اگر اشکی ریخته شده شاید دلیلش همین بوده است!

شب گذشته زاکرونی پس از شکست برابر قطر از مردم امارات عذرخواهی و اعلام کرد که حضور در نیمه‌نهایی جام ملت‌های آسیا دستاوری برای‌ او و امارات نبوده است؛ آن هم تیمی که از نظر نیرو و سرمایه انسانی به هیچ عنوان با ایران قابل مقایسه نیست، آن وقت کی‌روش حضور در نیمه‌نهایی را برای ایران یک رؤیا می‌دانست و حتی حاضر به عذرخواهی هم نشد، این است حکایت غریب فوتبال ایرانی!

مرتبط با موضوع

گالری عکس

جدول