کمیته رفاهی
 

مدیرانی که مزد اعتماد به جوانان را گرفتند

- نظرات : بدون نظر - بازدید [ 394 ] - جمعه, 9 آذر 1397
مدیرانی که مزد اعتماد به جوانان را گرفتند

گاهی اشخاص در مواجهه با تغییر مقاومت می کنند و ترس از اینکه گذر از عادت های گذشته به شکست بیانجامد، دور باطلی را طی می کنند که تنها ثمره اش عقب ماندگی است. در...

گاهی اشخاص در مواجهه با تغییر مقاومت می کنند و ترس از اینکه گذر از عادت های گذشته به شکست بیانجامد، دور باطلی را طی می کنند که تنها ثمره اش عقب ماندگی است.

در دهه هشتاد بارها و بارها از اهالی فوتبال به ویژه مدیران باشگاهی خواسته می شد به نسل تازه از راه رسیده مربیان فوتبالی توجه کنند و با گذر از روزهایی که تنها 12، 13 مربی تکراری بین تیم های لیگ برتری می چرخیدند با رویکردی جدید به فوتبال بپردازند اما هیچ مدیری جرأت این کار را نداشت. اتفاقی که امروز شاهدش هستیم. در این سالها شجاعت پرداختن به این مقوله بیش از پیش در صف مدیران باشگاهی لیگ برتری و دسته یکی مشاهده می شود.

روزی که علی دایی در سال 1385، بازیکن - مربی تیم سایپا شد خیلی ها(بخوانید دلالان مربی) به تصمیم "مهرداد هاشمی" مدیرعامل وقت سایپا خندیدند. این رفتار را خودکشی و حتی حرکت به سوی سقوط این تیم دانستند ولی فوتبالیست باتجربه ای که در بهترین لیگ های اروپایی و در مهمترین تورنمنت های بین المللی با سرمربیان سرشناس دنیا کار کرده بود با بهره گیری از "دانش تجربی اش" موفق شد همان سایپا را قهرمان لیگ برتر کند. علی دایی آن فصل 37 سال بیشتر سن نداشت.

البته قهرمانی سایپا با علی دایی هم نتوانست نیمکت مربیان تکراری لیگ برتری را بلرزاند تا اینکه در دهه 90 و در سالهای اخیر سرانجام مقاومت مدیران در مواجهه با "تغییر و درک ناکارآمدی مربیان" شکست و موج تازه ای از سرمربیان جوان، به نیمکت تیم های لیگ برتری و یا لیگ دسته یکی رسیدند.

در این بین نمونه های ناکارآمد هم داشتیم. نفراتی مانند افشین پیروانی، حمید استیلی، خداداد عزیزی، هومن افاضلی و از این دست که آمدند و هرگز توفیقی در این کسوت بدست نیاوردند و البته طبیعی هم بود.

اما نمونه های شاخصی هم داشتیم. علی دایی تا سرمربیگری تیم ملی هم پیش رفت و یحیی گل محمدی با درخشش روی نیمکت تیم های مختلف، حالا در زمره گرانقیمت ترین مربیان جوان زیر 50 سال لیگ برتری محسوب می شود.

گرچه دایی و گل محمدی بیش از یک دهه است که در کسوت مربیگری مشغول هستند ولی نفرات تازه واردتری هم هستند که با اعتماد مدیران جوان امروز نامشان را به عنوان سرمربیان تیم های نسبتا موفق بر سرزبان ها انداخته اند.

جواد نکونام نساجی مازندران را به لیگ برتر آورد و آرزوی بخش عظیمی از طرفداران این رشته در مازندران را برآورده کرد. او هنوز هم هدایت این تیم را در دست دارد. سید مجتبی حسینی در ذوب آهن پس از گل محمدی کارنامه خوبی داشت. علیرضا منصوریان در همین 6، 7 سال توانست در نفت تهران و استقلال در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا اثرگذار نشان دهد. علی کریمی در سپیدرود رشت گرچه خیلی موفق نبود ولی فصل قبل این تیم را در لیگ برتر حفظ کرد و مانع از سقوطش شد. مهدی پاشازاده، محمدرضا مهاجری، سید سیروس پورموسوی، محمود فکری، پیروز قربانی، علی سامره و عبداله ویسی هم در دهه 90 هر یک در تیم های متعلقه شان ثابت کردند مشتاق پیشرفت و کسب جایگاه در عرصه مربیگری هستند.

ورود همین طیف بود که باعث شد مربیانی همچون فرهاد کاظمی، فیروز کریمی، منصور ابراهیم زاده، رسول کربکندی، اکبر میثاقیان، فراز کمالوند، بیژن ذوالفقار نسب، محمود یاوری، بهرام عاطف، محمد حسین ضیایی و حتی پرویز مظلومی برای تیم داشتن و مربیگری به دردسر افتاده و مشخص شود دیگر حرف تازه ای برای ارائه به نسل جدید فوتبالیست های این مملکت ندارند.

فارغ از مربیان تازه واردی که به اسامی شان اشاره شد ما امروز یک نسل دیگر از مربیان جوان را هم در بیرون از مرزهای کشورمان در اختیار داریم که در حال کسب تجربه برای کار هستند. وحید هاشمیان و مهدی مهدوی کیا را در آلمان داریم که در باشگاه های معتبر مشغولند. داریوش یزدانی و محمد محمدی را در آمریکا داریم که آنجا سرگرم و البته موفق در کار با تیم های پایه ای فوتبال هستند. فرهاد مجیدی هم که هر از گاهی نامش به عنوان مربی در استقلال شنیده می شود در کلاس های مربیگری حضور پیدا کرده است.

***

فوتبال کشورمان با همه نقاط تاریکش به لحاظ ساختاری و تجهیزاتی، همچنان روزنه هایی از امید برای سرپا ایستادن و آقایی کردن دوباره در فوتبال قاره را دارد البته اگر سودجویان و فرصت طلب‌ها در این مسیر مانع تراشی نکنند و بازیکنان بازنشسته از راه درست و طی کردن مراحل دریافت مدارک معتبر مربیگری اقدام کنند و نخواهند در اولین تجربه مربیگری یک تیم پرستاره و پرهوادار را بگیرند.

مرتبط با موضوع

گالری عکس

جدول